بررسی فیلم و سریال

نقد فیلم نه (Nope) | رویارویی انسان با موجودی ناشناخته

فیلم نه از آن آثار متفاوتی است که از همان آغاز، با حال‌وهوای مرموز و بی‌کلامش مخاطب را درگیر می‌کند. جردن پیل، کارگردانی که با فیلم‌های «برو بیرون» و «ما» به‌عنوان صدای تازه‌ای در سینمای وحشت اجتماعی شناخته شد، در فیلم Nope مسیر خلاقیت خود را ادامه می‌دهد و اثری می‌سازد که مرز میان ترس، فلسفه و سرگرمی را محو می‌کند. فیلم نه در ظاهر داستانی علمی-تخیلی درباره‌ی رویارویی انسان با موجودی ناشناخته در آسمان است، اما در عمق، به پرسش‌های فلسفی درباره میل انسان به تماشا، قدرت تصویر و وسوسه‌ی کنترل پدیده‌های ناشناخته می‌پردازد.

داستان از مزرعه‌ای در کالیفرنیا آغاز می‌شود، جایی که اوتیس جونیور و خواهرش امرالد، پس از مرگ پدرشان، زندگی خود را صرف پرورش اسب برای فیلم‌ها می‌کنند. همه‌چیز آرام است تا زمانی که پدیده‌ای عجیب در آسمان دیده می‌شود؛ شیئی ناشناخته که حرکاتش غیرقابل پیش‌بینی است و به‌تدریج حضورش با رویدادهای مرموز و ناپدید شدن حیوانات همراه می‌شود. در این نقطه، فیلم نه مسیر خود را از یک درام خانوادگی به اثری پر از تعلیق و ترس تغییر می‌دهد. شخصیت‌ها تصمیم می‌گیرند از این موجود فیلم بگیرند تا به ثروت و شهرت برسند، اما با چیزی روبه‌رو می‌شوند که فراتر از درک انسان است.

فیلم Nope در ظاهر یک داستان هیجانی است، اما زیر سطح روایت، استعاره‌ای از جامعه مدرن پنهان شده است؛ جامعه‌ای که تشنه‌ی دیدن، ثبت کردن و به اشتراک‌گذاری است. جردن پیل با هوشمندی موجود ناشناخته را به نمادی از «نگاه» تبدیل می‌کند؛ نیرویی که هرچه بیشتر به آن خیره شوی، خطرناک‌تر می‌شود. این ایده، نقدی بر وسواس رسانه‌ای بشر است. فیلم نه با طنز تلخ نشان می‌دهد که میل به دیده شدن و دیدن، می‌تواند ما را از واقعیت دور و به نابودی نزدیک کند.

نقد فیلم نه (Nope) | رویارویی انسان با موجودی ناشناخته

از همان دقایق ابتدایی، فیلم حس رازآلودی دارد که با موسیقی مینیمال و قاب‌بندی‌های دقیق تقویت می‌شود. جردن پیل تماشاگر را در فضایی قرار می‌دهد که هم زیبا و هم تهدیدآمیز است؛ آسمان وسیع، کوه‌های ساکت، مزرعه‌ی خالی و صدای باد، همه نشانه‌هایی از ناشناخته‌ای هستند که در کمین است. فیلم نه به‌جای استفاده از ترس‌های ناگهانی، بر حس تعلیق تدریجی تکیه می‌کند؛ ترسی که از ندانستن می‌آید، نه از دیدن. همین رویکرد باعث می‌شود فیلم Nope به‌جای یک اثر وحشت کلاسیک، تجربه‌ای روان‌شناختی و فلسفی باشد.

در بخش اول، جردن پیل به ما یادآوری می‌کند که دیدن همیشه برابر با دانستن نیست. شخصیت‌های فیلم نه در تلاش‌اند تا حقیقت را ثبت کنند، اما هرچه بیشتر می‌کوشند، کمتر می‌فهمند. این پارادوکس، قلب فیلم را شکل می‌دهد: میل انسان به تسلط بر ناشناخته، خود منشأ خطر است. فیلم Nope از همین زاویه، نه فقط درباره‌ی موجودات فضایی، بلکه درباره‌ی ذات کنجکاوی بشر است؛ کنجکاوی‌ای که مرز میان علم و وسواس را محو می‌کند.

فیلم نه بیش از آنکه درباره‌ی موجودات ناشناخته و پدیده‌های فرازمینی باشد، درباره‌ی خود انسان است؛ انسانی که در جست‌وجوی معنا، درگیر وسوسه‌ی نگاه کردن می‌شود. اوتیس جونیور، با بازی دنیل کالویا، شخصیتی آرام و درون‌نگر است. او نماینده‌ی نسلی است که بیشتر مشاهده می‌کند تا واکنش نشان دهد. در مقابل، خواهرش امرالد با انرژی بالا، شوخ‌طبعی و جاه‌طلبی‌اش، نیروی محرک داستان است. این دو شخصیت در کنار هم ترکیبی از عقل و احساس، احتیاط و هیجان را به نمایش می‌گذارند. رابطه‌ی میان آن‌ها نه فقط برای پیشبرد داستان، بلکه برای انتقال پیام فیلم حیاتی است: هر انسانی میان تمایل به شناخت و ترس از ناشناخته در نوسان است.

نقد فیلم نه (Nope) | رویارویی انسان با موجودی ناشناخته

فیلم Nope با تمرکز بر این دو شخصیت، سیر تحول روحی آن‌ها را به تصویر می‌کشد. اوتیس در ابتدا تنها می‌خواهد مزرعه را حفظ کند و از خطرات دوری کند، اما با پیشرفت داستان، به دنبال یافتن پاسخ و درک ماهیت پدیده‌ی آسمانی می‌رود. امرالد نیز از جاه‌طلبی برای شهرت، به درکی عمیق‌تر از ماهیت «دیدن» می‌رسد. آن‌ها درمی‌یابند که تماشای پدیده‌ای که نمی‌فهمند، بهایی دارد. این تغییر در نگاه، قلب تماتیک فیلم نه را می‌سازد.

جردن پیل در فیلم نه از مفهوم «تماشا» به‌عنوان استعاره‌ای از میل انسان به تسلط استفاده می‌کند. همان‌طور که در دنیای امروز رسانه‌ها از دیدن تغذیه می‌کنند، موجود آسمانی فیلم نیز با نگاه انسان زنده است. هرکه به آن خیره شود، بلعیده می‌شود. این تمهید استعاری، فیلم Nope را از یک داستان علمی-تخیلی ساده فراتر می‌برد و به اثری فلسفی درباره‌ی قدرت نگاه و خطر وسواس تصویری تبدیل می‌کند. پیل با هوشمندی نشان می‌دهد که گاهی تنها راه بقا، نگریستن از زاویه‌ای دیگر یا حتی نادیده گرفتن است.

در پس‌زمینه‌ی این روایت، فیلم نه نقدی اجتماعی بر صنعت سرگرمی و میل انسان به بهره‌کشی از هر پدیده برای کسب سود دارد. شخصیت‌ها در ابتدا می‌خواهند از پدیده‌ی آسمانی عکس بگیرند تا مشهور شوند، بی‌آنکه پیامدهای آن را درک کنند. این روند یادآور رفتار جامعه‌ی امروز است که در مواجهه با هر حادثه‌ای، نخست به‌دنبال ثبت و انتشار آن است. فیلم Nope با نگاهی طعنه‌آمیز هشدار می‌دهد که این میل بی‌پایان به «دیدن»، می‌تواند انسان را به قربانی خود تبدیل کند.

یکی دیگر از لایه‌های معنایی فیلم نه، اشاره به تاریخ فراموش‌شده‌ی سیاه‌پوستان در سینماست. پیل با معرفی خانواده‌ای که نسل‌هاست با حیوانات و صنعت فیلم کار کرده‌اند، یادآوری می‌کند که نقش آنان در تاریخ سینما نادیده گرفته شده است. حالا با قرار دادن آن‌ها در مرکز داستان، او گذشته را احیا و نگاه را معکوس می‌کند؛ این بار آن‌ها ناظر و قهرمان ماجرا هستند، نه حاشیه‌نشین آن.

فیلم Nope با چنین روایتی، میان وحشت و معنا تعادل برقرار می‌کند. در ظاهر، تماشاگر با تعلیق و هیجان روبه‌رو است، اما در عمق، فیلم درباره‌ی ما و شیوه‌ی برخوردمان با ناشناخته‌هاست. اوتیس و امرالد، مانند بسیاری از ما، می‌خواهند رازها را ببینند و کنترل کنند، اما درمی‌یابند که گاهی ندانستن، امن‌تر و انسانی‌تر است.

نقد فیلم نه (Nope) | رویارویی انسان با موجودی ناشناخته

فیلم نه از نظر بصری یکی از چشم‌نوازترین آثار جردن پیل است. همکاری او با فیلم‌بردار برجسته «هویت ون هویتما» باعث شده هر قاب از فیلم به‌مثابه تابلویی از تنش و سکوت باشد. مناظر وسیع، آسمان‌های بی‌کران و نورهای شبانه در فیلم Nope، فضایی خلق می‌کنند که در عین زیبایی، ترسناک و ناآرام است. پیل با مهارت از نور و تاریکی استفاده می‌کند تا مرز میان دیده و نادیده را برجسته سازد؛ زیرا در فیلم نه، چیزی که دیده نمی‌شود، اغلب ترسناک‌تر از آن چیزی است که مقابل چشمان ماست.

نقد فیلم خانواده‌ فیبلمن (The Fabelmans) بیشتر بخوانید: نقد فیلم خانواده‌ فیبلمن (The Fabelmans)

کارگردانی پیل در این فیلم بیش از هر زمان دیگری سینمایی و دقیق است. او با بهره‌گیری از ریتمی کند و تأمل‌برانگیز، تعلیق را به‌تدریج می‌سازد. در صحنه‌هایی که آسمان آرام است، صدای باد و سکوت، حسی از تهدید پنهان ایجاد می‌کند. زمانی که پدیده‌ی آسمانی ظاهر می‌شود، قاب‌بندی و حرکات دوربین ناگهانی می‌شود تا حس آشفتگی و خطر منتقل شود. این تضادها باعث می‌شوند فیلم نه همواره میان آرامش و هراس در نوسان باشد؛ تجربه‌ای که تماشاگر را تا پایان درگیر می‌کند.

جردن پیل در فیلم Nope از جلوه‌های ویژه به‌عنوان ابزاری برای انتقال پیام استفاده می‌کند، نه صرفاً برای نمایش هیجان. موجود آسمانی فیلم نه، برخلاف تصور اولیه‌ی بشقاب‌پرنده، موجودی زنده است که ظاهر و حرکتش به‌گونه‌ای طراحی شده تا ترکیبی از شگفتی و تهدید باشد. طراحی این موجود به‌گونه‌ای است که هم شبیه موجودی آسمانی است و هم استعاره‌ای از نگاه، چشم و بینایی. هر بار که به آن نگاه می‌شود، قدرت می‌گیرد؛ درست مانند رسانه‌هایی که از توجه ما تغذیه می‌کنند. این استعاره‌ی تصویری، قلب مفهوم فیلم نه را شکل می‌دهد.

موسیقی فیلم، با ملودی‌هایی کوتاه و تکرارشونده، حس اضطراب و تعلیق را تقویت می‌کند. در صحنه‌های آرام، صدای وزش باد یا سم اسب‌ها جایگزین موسیقی می‌شود تا سکوت، خود به ابزاری برای ایجاد تنش تبدیل گردد. جردن پیل با حذف صدا در لحظات کلیدی، مخاطب را مجبور می‌کند تا مانند شخصیت‌ها، به هر نشانه‌ای گوش بسپارد. این استفاده از سکوت و فضا، باعث می‌شود فیلم Nope به‌جای تکیه بر ترس ناگهانی، بر حس ناآرامی روانی تمرکز کند.

نقد فیلم نه (Nope) | رویارویی انسان با موجودی ناشناخته

از منظر بصری، فیلم نه پر از نماد و تصویرهای استعاری است. چشم انسان، دوربین، لنز و آسمان دائماً تکرار می‌شوند تا مفهوم «تماشا» را به مخاطب یادآوری کنند. در چندین صحنه، انعکاس تصویر در چشمان حیوانات یا لنز دوربین‌ها دیده می‌شود؛ نشانه‌ای از اینکه دیدن، همیشه دوطرفه است. در فیلم Nope، هر نگاهی پاسخی دارد، و هر تماشایی، بهایی.

فیلم نه با ترکیب تصویر، صدا و سکوت، تجربه‌ای سینمایی و فلسفی می‌سازد. در ظاهر، ما با اثری علمی-تخیلی و پر از تعلیق روبه‌رو هستیم، اما در عمق، با اثری مواجهیم که درباره ماهیت دیدن و خطرات آن سخن می‌گوید. این ترکیب، فیلم را از آثار مرسوم ژانر جدا می‌کند و آن را به اثری شخصی، شاعرانه و تفکر برانگیز تبدیل می‌سازد.

در پایان، آنچه فیلم نه را از سایر آثار ژانر علمی‌تخیلی متمایز می‌کند، نگاه عمیق آن به انسان و وسواسش برای شناخت است. جردن پیل در این اثر، داستانی خلق می‌کند که در آن هیجان و ترس تنها پوسته‌ای برای مفاهیم عمیق‌تر هستند. روایت نشان می‌دهد میل همیشگی ما برای دیدن و ثبت ناشناخته‌ها، می‌تواند ما را از درک حقیقت بازدارد. گاهی برای حفظ خود، باید از نگاه مستقیم دست بکشیم و بپذیریم که همه چیز برای دیده شدن نیست.

پایان داستان، لحظه‌ای است که شخصیت‌ها درمی‌یابند کنترل بر پدیده‌ای که نمی‌فهمند، ممکن نیست. در دل این درک، نوعی آرامش نهفته است؛ آرامشی که از پذیرش محدودیت‌های انسانی سرچشمه می‌گیرد. ما نمی‌توانیم بر هر چیزی مسلط شویم، اما می‌توانیم یاد بگیریم چگونه با ناشناخته‌ها زندگی کنیم. این مفهوم، جوهره‌ی فیلم را می‌سازد و آن را از یک داستان صرفاً هیجانی به اثری فلسفی و تأمل‌برانگیز تبدیل می‌کند.

نقد فیلم نه (Nope) | رویارویی انسان با موجودی ناشناخته

جردن پیل با نگاهی شاعرانه، ما را به مواجهه با خویشتن فرا می‌خواند. آنچه در آسمان می‌بینیم، انعکاسی از ذهن ماست: میل به دانستن، ترس از ندانستن، و وسوسه‌ی ثبت هر چیز. در جهانی که همه چیز به تصویر کشیده می‌شود، این فیلم پرسشی بنیادین مطرح می‌کند: آیا دیدن همیشه برابر با فهمیدن است؟ یا گاهی نگاه، ما را از حقیقت دور می‌کند؟

اثر، به شکلی هوشمندانه از عناصر وحشت و استعاره استفاده می‌کند تا نقدی بر جامعه‌ای ارائه دهد که در آن ارزش تجربه، با دیده شدن سنجیده می‌شود. اما در نهایت، پیامش ساده و انسانی است: بعضی چیزها باید فقط احساس شوند، نه دیده. همین ابهام، به فیلم حال‌وهوایی شاعرانه و اندیشمندانه می‌بخشد.

پایان آرام فیلم، ما را در سکوت رها می‌کند تا به معنای آنچه دیدیم فکر کنیم. این سکوت، نه نشانه‌ی نبود پاسخ، بلکه دعوتی برای اندیشیدن است. تماشاگر پس از خروج از سالن، بیش از آن‌که درگیر موجودات آسمانی باشد، به خود و نگاهش به جهان می‌اندیشد. این همان جایی است که سینما به فلسفه نزدیک می‌شود.

جردن پیل با این اثر، بار دیگر نشان می‌دهد که می‌توان در چارچوب سینمای ژانری، درباره‌ی انسان، جامعه و حقیقت سخن گفت. فیلم نه سفری است به سوی ناشناخته‌ها، اما در نهایت به درون خود ما بازمی‌گردد؛ جایی که پاسخ همه چیز، در درون نهفته است، نه در آسمان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا