نقد و بررسی بازی Mark of the Deep | ماجراجویی دزدان دریایی در جزیرهای مرموز
تجربه بازی Mark of the Deep مثل سوار شدن به یه ترن هوایی پرهیجانه؛ یه لحظه تو اوج لذتی و لحظه بعد با چالشهایی روبهرو میشی که صبرت رو تست میکنن. استودیو Mad Mimic، یه تیم مستقل از سائوپائولوی برزیل که سال ۲۰۱۷ تاسیس شده، این اثر رو ساخته. این استودیو که قبلاً چهار بازی تو سبکهای مختلف منتشر کرده، حالا با این بازی یه ماجراجویی دزد دریایی رو با تلفیق ژانرهای مترویدوانیا و سولزلایک بهمون ارائه داده.با سرگرم پلاس همراه باشید.
تو این بازی، نقش مارکوس روکی رمزی رو داری؛ یه دزد دریایی که باید رازهای یه جزیره مرموز رو کشف کنه و خدمه گمشدهش رو پیدا کنه. این مقدمه شروع یه سفر پر پیچ و خمه که هم نقاط قوت داره و هم ضعفهایی که تجربهت رو تحت تاثیر قرار میدن. بازی Mark of the Deep قول یه اثر غیرخطی با تمرکز روی کاوش و مبارزات سخت رو میده، اما آیا واقعاً موفق میشه؟ بیاید ببینیم.
گیمپلی: کاوش در جزیرهای بیرحم
این بازی با ترکیب مترویدوانیا و سولزلایک، محیطهایی داره که به شکل خیرهکننده طراحی شدن و حس کنجکاوی رو توت بیدار میکنن. جزیره پر از جزئیات بصریه که تو رو به گشتوگذار دعوت میکنه. اما مشکل بزرگ اینجاست که نقشهای تو کار نیست. فرض کن باید یه سوییچ رو فعال کنی و به نقطه شروع برگردی، ولی بدون نقشه، یا حافظهت باید خیلی قوی باشه یا باید با آزمون و خطا وقت تلف کنی. این موضوع کاوش رو که میتونست لذتبخش باشه، گاهی خستهکننده میکنه.
فست تراول هم هست، ولی تا منطقه سوم قفلش باز نمیشه و بعدش هم محدودیت داره. این نقصها باعث میشن که حس کنی بازی Mark of the Deep تو بخش کاوشش یه کم لنگ میزنه و نمیتونه اون تجربه آزادی رو که قولش رو داده، کامل بهت بده.
لینک بازی Mark of the Deep در استیم
مبارزات: تنوع و چالش
مبارزات تو این بازی یه تجربه دوگانهست. تنوع دشمنان و باسها خوبه و هر کدوم استراتژی خاص خودشون رو میخواد. تو مراحل اولیه، با چند بار تلاش میتونی الگوی حرکات باسها رو یاد بگیری و حس پیروزی بگیری. اما از یه جایی به بعد، سطح دشواری یهو خیلی بالا میره. تو یه فضای تنگ، با تعداد زیادی دشمن روبهرو میشی و نمیتونی درست تمرکز کنی. این باعث میشه مبارزات بیشتر تنبیهکننده باشن تا سرگرمکننده.
مبارزات و باسها: از لذت تا خستگی
مبارزات تو بازی Mark of the Deep تو مراحل اولیه حس خوبی دارن. باسها طراحی جالبی دارن و با چند بار مردن و امتحان کردن، میتونی قلقشون رو دستت بیاری. اما این حس دوام زیادی نداره. از یه جایی به بعد، حرکات باسها تکراری میشن و سلامتیشون اونقدر زیاده که انگار هیچوقت تموم نمیشه. ممکنه بارها بهشون ضربه بزنی و هنوز سرپا باشن، که این حس خستگی رو بهت میده.
یه مشکل دیگه اینه که نمیتونی حرکاتت رو لغو کنی. مثلاً اگه بخوای ضربه بزنی و یهو خطر رو حس کنی، نمیتونی بغلطی و فرار کنی؛ باید اون ضربه رو بخوری. حتی بعد از غلطیدن، یه تاخیر کوچیک تو حملاتت هست که شانس آسیب زدنت رو کم میکنه. این نقصها تو سیستم مبارزه باعث میشن که گاهی حس کنی داری با خود بازی میجنگی، نه دشمنای توش.
ابزارها و قابلیتها: تنوع در گیمپلی
با وجود این مشکلات، بازی Mark of the Deep یه سری ابزار و قابلیت داره که به گیمپلی تنوع میده. میتونی با نگه داشتن دکمه حمله، یه ضربه قویتر بزنی که تو موقعیتهای شلوغ به کار میاد. یه اسلحه دوربرد هم هست که هم تو حل پازلها کمک میکنه و هم تو مبارزات میتونی ازش استفاده کنی، هرچند آسیبش کمتره. Trinketها هم یه بخش جالبن؛ آیتمهایی که قدرتهای ویژه بهت میدن و میتونی از فروشنده ارتقاشون بدی یا اسلحه جدید بخری. این سیستم یه لایه تاکتیکی به بازی اضافه میکنه که تو لحظات سخت به دردت میخوره.
بیشتر بخوانید:
بررسی بازی Nikoderiko: The Magical World
داستان و روایت: ساده اما جذاب
از نظر داستانی، این بازی ادعای بهترین روایت رو نداره، ولی یه داستان منسجم و قابل قبول داره. تو نقش مارکوس روکی رمزی با کاراکترهای مختلفی روبهرو میشی که هر کدوم شخصیتپردازی خودشون رو دارن. صداگذاری شخصیتها یه نکته برجستهست؛ برای یه اثر مستقل، اینکه همه کاراکترها صدا دارن، غافلگیرکننده و جذابه. این صداگذاری حس زنده بودن به جزیره میده و تجربه رو بهتر میکنه.
Lore داستانی هم تو بازی Mark of the Deep پر از جزئیاته. با کاوش تو محیط، میتونی تکههای داستانی رو پیدا کنی و بیشتر درباره گذشته جزیره بفهمی. کوئستهای جانبی هم هستن، ولی اطلاعات کمی دربارهشون داده میشه و باید خودت دنبال سرنخ بگردی. این بخش میتونست خیلی جذاب باشه، ولی پیچیدگی محیط و نبود نقشه باعث میشه خیلی از این جزئیات گم بشن و به چشم نیان.
گرافیک و اتمسفر: نقطه قوت بازی Mark of the Deep
اگه بخوایم یه بخش از بازی Mark of the Deep رو بهعنوان بهترین قسمتش انتخاب کنیم، قطعاً گرافیک و اتمسفرشه. محیطهای بازی به شکل فوقالعادهای طراحی شدن و حس واقعی یه جزیره مرموز و خطرناک رو بهت میدن. از غارهای تاریک پر از راز گرفته تا سواحل طوفانی با امواج خروشان، هر گوشه این جزیره با جزئیات دقیق کار شده. این طراحی بصری یه اتمسفر سنگین و گیرا خلق کرده که کاملاً با تم دزد دریایی بازی جور درمیاد. وقتی تو محیط راه میری، واقعاً حس میکنی تو یه دنیای پرخطر گیر افتادی.
از نظر فنی هم عملکرد بازی Mark of the Deep قابل قبوله. باگهای گرافیکی خیلی کمن و تجربهای روان بهت میده. نورپردازی، سایهها و انیمیشنها با دقت طراحی شدن و به حس غوطهوری تو بازی کمک میکنن. برای یه اثر مستقل، این سطح از کیفیت بصری یه نقطه قوت بزرگه که نمیشه نادیدهش گرفت.
صداگذاری و موسیقی: غافلگیری دلچسب
صداگذاری تو بازی Mark of the Deep یه سورپرایز دوستداشتنیه. اینکه استودیو Mad Mimic برای همه کاراکترها صدا گذاشته، نشوندهنده توجهشون به جزئیاته. صدای مارکوس روکی رمزی و بقیه شخصیتها به خوبی حسوحال جزیره رو زنده میکنه و یه لایه احساسی به داستان اضافه میکنه. این برای یه بازی مستقل واقعاً تحسینبرانگیزه و تجربه رو غنیتر میکنه.
موسیقی متن هم عالیه. قطعات موسیقی با تم دزدان دریایی و فضای مرموز جزیره هماهنگن و تو لحظات کاوش یا مبارزه، هیجان و تنش رو بیشتر میکنن. از ملودیهای آروم تو غارها تا آهنگهای پرضرب تو باسفایتها، موسیقی به تجربهات عمق میده و گوش دادن بهش لذتبخشه.
بازی Mark of the Deep ارزش امتحان کردن داره؟
بازی Mark of the Deep یه تجربه پر از تضاده. گرافیک خیرهکننده، اتمسفر گیرا، صداگذاری جذاب و موسیقی زیبا نقاط قوتش هستن که تو رو تو خودش غرق میکنن. اما از طرف دیگه، نبود نقشه، پیچیدگی محیط و نقصهای سیستم مبارزه باعث میشن که این بازی نتونه به اوج پتانسیلش برسه. کاوش گاهی خستهکننده میشه و مبارزات تو مراحل سخت بیشتر تنبیهکنندهان تا لذتبخش.
با این حال، برای طرفدارای ژانر مترویدوانیا و سولزلایک، این بازی یه ماجراجویی منحصربهفرده. اگه صبر داری و از چالشهای سخت لذت میبری، بازی Mark of the Deep میتونه برات سرگرمکننده باشه. شاید اگه یه روز دنبالهای برای این اثر ساخته بشه و مشکلاتش برطرف بشن، با یه شاهکار روبهرو بشیم. اما الان، این بازی یه اثر خوشساخت ولی ناقصه که هم دوستداشتنیه و هم گاهی اذیتکننده.