بررسی فیلم و سریال

بررسی فیلم سگ های خفته (Sleeping Dogs) | فراموشی

فیلم سگ های خفته، یک فیلم معمایی جنایی است که به کارگردانی کارگردان تازه کار، جان دو، ساخته شده است. این فیلم با بازیگری راسل کرو در نقش اصلی، داستانی پر از رمز و راز، تقلب و خیانت را به تصویر می‌کشد.با سرگرم پلاس همراه باشید.

داستان فیلم در شهر هنگ کنگ جریان دارد و در مورد یک پلیس مخفی است که وارد یک باند جنایتکار می‌شود تا اطلاعاتی درباره فعالیت‌های آنها به دست آورد. اما هر چه او عمیق‌تر به جمجمه باند نفوذ می‌کند، با واقعیت‌هایی روبه‌رو می‌شود که او را در معرض خطر قرار می‌دهد.

بازیگری برجسته راسل کرو به همراه بازیگران مطرح دیگری مانند کاریان هاریس و لوک باسنت، این فیلم را به یک اثر استثنایی تبدیل کرده است. صحنه‌های اکشن هیجان‌انگیز و تنش زا، همراه با جلوه‌های ویژه بصری، تجربه سینمایی فوق العاده‌ای را برای تماشاگران ایجاد می‌کند.

فیلم سگ های خفته با داستان پیچیده و شخصیت‌های عمیق و پیچیده خود، یک فیلم جذاب و فوق‌العاده برای دوستداران ژانر معمایی و جنایی است. آیا پلیس مخفی موفق خواهد شد ماموریت خود را به اتمام برساند؟ یا او نیز در چنگال توطئه‌های باند جنایتکاران گم خواهد شد؟ به همراه زومجی باشید تا این فیلم را از نزدیکتر بررسی کنیم و از نقدهای جذاب و تحلیلی آن باخبر شویم.

به دلیل داشتن ریشه‌های قوی در ادبیات، فیلم‌های جنایی و معمایی همواره جای خود را در بازار سینمایی دارند. این ژانرها به عنوان یکی از گزینه‌های محبوب مخاطبان شناخته شده‌اند و به همین دلیل، سرمایه‌گذاران و تهیه‌کنندگان همواره به ساخت این نوع فیلم‌ها فکر می‌کنند. انسان‌ها به دلیل داشتن نیاز به هیجان و حل معما، همیشه به دنبال تجربه‌ی این ژانرها هستند و از این رو، فیلم‌های جنایی و معمایی همواره قابلیت جذب مخاطب را دارند.فیلم سگ های خفته، یک فیلم جذاب و پرهیجان در ژانر جنایی است که با بازی راسل کرو، تریلرها و معماهای خود، توانسته است توجه مخاطبان را به خود جلب کند.

فیلم سگ های خفته، یک فیلم جنایی استاندارد است که طبق عناصر ژانر پیش می‌رود و توانایی دارد تماشاگر را تا انتهای فیلم به خود جذب کند. این فیلم بر اساس کتابی به‌نام آینه‌ها و نوشته‌ی چیروویچی ساخته شده و تا حدی شبیه به فیلم یادگاری (Memento) است. بازی راسل کرو در این فیلم خوب است، اما ممکن بود نقش او بهتر اجرا شود، به ویژه در نقش یک افسر فراموشی‌گرفته.

بررسی فیلم سگ های خفته (Sleeping Dogs) | فراموشی

شروع خوبی دارد، فیلم سگ های خفته. اطلاعات مربوط به شیوه زندگی و دستورات غذایی، که به درودیوار چسبیده‌اند، از ابتدا مخاطب را در شرایط تعلیق‌زا قرار می‌دهند. فیلم به دنبال آن است که زیاد طفره نرود و درام خود را سریع آغاز کند. به زودی به تصویر روی می‌رسیم، جایی که راسل کرو، بازیگری که نقش یک افسر پلیس اخراج شده را ایفا می‌کند، دچار فراموشی شده و تحت درمان تهاجمی خاص و غیردارویی قرار دارد. او با استفاده از تراشه‌هایی که پزشکان در سرش کاشته‌اند، به یادآوری خاطرات خود مشغول است تا از زوال عقل جلوگیری کند.

 ایده‌ای جذاب اما تکراری

ری تنها در خانه‌اش زندگی می‌کند، که به هم خورده و کوچک است. به نظر می‌رسد کسی او را فراموش کرده است. یک روز، تلفن زنگ زده و او از طریق برچسب روی دیوار که نوشته شده “من ری فریمن هستم”، متوجه می‌شود که خودش است. از این تماس، رازهای زیادی فاش می‌شود که زندگی ری را دوباره به راه می‌اندازد، اما او باید قیمت بالایی بپردازد تا به آنچه دارایش بوده است بازگردد. شخصیت اصلی داستان گذشته خود را فراموش کرده است و حالا باید پرونده‌ی قدیمی را بررسی کند، در غیر اینصورت، به اتهام‌هایی که بر علیهش مطرح شده، محکوم به اعدام خواهد شد.

فیلم سگ های خفته دارای یک ایده جذاب اما تکراری است، با این حال پتانسیلی برای جلب توجه تماشاگران و ایجاد تعلیق در داستان دارد. یک افسر پلیس اخراج شده باید به خاطری از گذشته‌اش برگردد و به دنبال رموز و رازهای یک قتل گذشته بگردد. توصیه پزشکش را دنبال کرده و وضعیت چالش‌برانگیزی برای مغزش ایجاد می‌کند تا پرونده قتل یک دکتر را دوباره باز کند. فیلم با سوالات و معماهایش مانند یک فیلم جنایی و معمایی کلاسیک شروع می‌شود و به دنبال پیدا کردن قاتل اصلی این رویدادها می‌گردد و به تدریج پیش می‌رود.

بررسی فیلم سگ های خفته (Sleeping Dogs) | فراموشی

برای نشان دادن وضعیت حافظه‌ی رُی و پیشرفت پرونده‌ی قتل دکتر ویدر، فیلمساز از عنصر پازل به عنوان یک استعاره استفاده می‌کند. این پازل، که شخصیت اصلی قصه در حال تکمیل آن است، با گذر زمان و رویدادها و پیشرفت پرونده کامل می‌شود. این بیشترین نمایی از یک عنصر استعاری معمول و شناخته شده در سینما است. ممکن بود کارگردان از روش‌های متنوع‌تری برای نشان دادن وضعیت حافظه‌ی رُی و پرونده‌ی این قتل قدیمی استفاده کند، زیرا ایده‌ی فیلم سگ های خفته به طور کلی تکراری به نظر می‌رسد.

فیلم سگ های خفته ،ژانری هیبریدی دارد

روی پرونده‌ی ساموئل را از ابتدا می‌خواند، و نقص‌هایی در آن را کشف می‌کند که او را نسبت به همه‌چیز مشکوک می‌سازد. او اسامی همه‌ی شاهدان و اطلاع‌رسان‌ها را یادداشت می‌کند و مانند یک پرونده‌ی معمولی آنها را مورد بررسی قرار می‌دهد. روی، با انگیزه‌ی کاراکترهای قوی و جسور جهان تریلرها، خارج از محدوده‌های سازمانی و پلیسی، تحقیقات خود را آغاز می‌کند.

او وظیفه‌ی خود را براساس اخلاقیات و ارزش‌های انسانی می‌داند و قصد دارد ساموئل را از مرگ نجات دهد. جهانی که روی در آن حضور دارد، مانند دنیای متلاطم و ناامن تریلرهاست. افراد آنجا غیرقابل اعتماد هستند و روی نمی‌داند که به کدام یک از آنها اعتماد کند. همچنین، او تماشاگران را هم هشدار می‌دهد که جان او همواره در خطر است.

اما روش دسترسی روی به اطلاعات قاتل شبیه فیلم‌های معمایی است و به هیچ وجه شبیه تریلرها نیست. روی قاتل را نمی‌شناسد، اطلاعاتی درباره او ندارد و حتی نمی‌تواند خاطره‌های گذشته درباره این پرونده و ساموئل را به یاد آورد. او باید به همان روشی که در داستان‌های معمایی استفاده می‌شود، فکر کند، تکه‌های پازل را به هم بچسباند و با تلاش ذهنی معما را حل کند تا به پایان ماجرا برسد. روی باید مثل کارآگاهان معمایی، بر روی سلول‌های خاکستری مغزش حساب کند، سلول‌هایی که تنها با دو تراشه قادر به انجام وظایف خود هستند.

فیلم سگ های خفته یک اثر هیبریدی است که ژانرهای مختلفی را در خود جای داده است. فیلم سگ های خفته البته از ریتم آثار معمایی پرتنشی برخوردار نیست و دنیای خود را بر اساس جهان تریلرها تنظیم کرده است. اما بر خلاف دنیای معماهای کلاسیک، کارگاه این فیلم نیز از برخوردهای فیزیکی خشن دوری می‌ورزد و باید با فکر و تفکر به رازهایش پی ببرد. ساختار معمایش از قصه‌های معمایی سنتی الهام گرفته شده است و ارتباط چندانی با تریلرها ندارد. تلفیق ایده‌های پلیسی، جنایی، معمایی، تعلیق‌زا و پزشکی در این فیلم به نحوی بی نظیر اجرا شده است که مخاطب را تا آخرین لحظه شگفت‌زده و مشتاق نگه می‌دارد.

بررسی فیلم سگ های خفته (Sleeping Dogs) | فراموشی

سرانجام، با توجه به روایت‌های تعلیق‌آفرین در پرده‌ی سوم فیلم، به یک پیچش داستانی جذاب می‌رسیم. این فیلم بر اساس یک پیچش داستانی ساخته شده است که همزمان، رُی نقش قهرمان و ضدقهرمان را بازی می‌کند. پس از برملا شدن این پیچش داستانی، تمام معادلات قصه بهم می‌ریزد و همه‌ی شخصیت‌ها به هم‌گناهانی تبدیل می‌شوند. پیچش داستانی در فیلم سگ های خفته شاید یکی از غافلگیری‌های غیرقابل پیش‌بینی در فیلم‌های معمایی و جنایی اخیر باشد، اما شخصیت‌پردازی افسر رمیس نیازمند حضور و پررنگ‌تری است تا مخاطب را به هیجان بیشتری بکشاند. این نقش کارکتر در ماجرا، نیازمند توجه و توجیه‌پذیری بیشتری است تا به خوبی درک شود.

یک نجات دیرینه اما کمی به موقع

موجودیت فیلم به طور مرموز و معماگونه، دیدگاه فیلمساز به تقدمات علم پزشکی را نشان می‌دهد. در دنیای فیلم سگ های خفته، پزشکان از روش‌های منحصر به فردی برای درمان بیماری‌های غیرقابل درمان استفاده می‌کنند. علم پزشکی در فیلم سگ های خفته تاثیر بزرگی بر روند داستان دارد؛ از جمله دکتر ویدر که به دلیل تحقیقات خاصش کشته می‌شود و افسر رُی که با کمک چند تراشه نجات می‌یابد. کارگردان از طریق این رویدادها، دیدگاه گنگ و تکان‌دهنده‌اش را نسبت به تقدمات علمی جدید به تصویر می‌کشد.

در نهایت، فیلم سگ های خفته داستانی از رستگاری است. این رستگاری، اگرچه دیررس است، اما همواره به موقع است! روی، در روزهایی که یادمان می‌رود، به یک قهرمان خوب تبدیل می‌شود و نمی‌فهمد که در حال تحت تأثیر قدرت‌های چه کسی است. فیلم سگ های خفته، فراموشی را به عنوان یک نعمت تصور می‌کند که می‌تواند از یک هیولا، یک فرشته برای دنیای زمینی بسازد. از طرفی دیگر، فیلمساز از ترفندهای زوال عقل استفاده می‌کند تا به آدم‌ها یک تصویر خاکستری از خود بدهد و تنوع و هوشمندی را به شخصیت اول فیلم اعطا کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا