بررسی فیلم آسیب دیده (Damaged) | قاتل سریالی
فیلم آسیب دیده با بازی ساموئل ال جکسون، داستانی جذاب و مهیج را به تماشاگران ارائه میدهد. این فیلم با پرده برداری از زندگی یک کارآگاه خصوصی با تجربه و حرفهای، ورود او به دنیای پیچیده و پر از رمز و راز جرم و جنایت را نشان میدهد. با گذشت زمان، ماجراهای پیچیده و پر از ناگفتههای گذشته این کارآگاه، او را به مواجهه با خطرات بزرگتر و پیچیدهتری میکشاند.با سرگرم پلاس همراه باشید.
اما زمانی که این داستان به سرانجام میرسد، تبدیل به یک فاجعه ناگوار و تمام عیار میشود. رازهایی که تا کنون پنهان بودهاند، به روشنی درآمده و منجر به وقوع حوادثی ناگوار و خطرناک میشود. از این رو، تبدیل شدن به یک فیلم جنایی جذاب، به یک درامای تاریک و پر از اتفاقات ترسناک تبدیل میشود. بازی برجسته ساموئل ال جکسون و تنظیمات تاریک و مهیج، این فیلم را به یک اثر بینظیر و فوقالعاده تبدیل کرده است.
در فیلم Damaged، داستان دن لاوسون، یک کارآگاه شیکاگویی را دنبال میکند که مقامات اسکاتلندی از او میخواهند تا بههمراه کارآگاه دیگری بهنام والتر براوو، یک سری قتلهای زنجیرهای را بررسی کنند. لاوسون الگویی را کشف میکند که با یک کشتار دیگری که پنج سال قبل بررسی کرده بود، مرتبط است و احتمال دارد قاتلی که سالها ناپدید بود، بالاخره دستگیر شود. این فیلم جنایی مرموز با حضور چند بازیگر شناخته شده و ستینگ جذاب خود، میتواند تمام انتظارات را برآورده کند.
بیشترین آثار در تلاشند تا مسیر آثار موفق گذشته را تکرار کنند و با ارائه سرنخهایی، ذهن بیننده را در گمراهی قرار دهند تا قاتل واقعی را پیدا کنند. فیلم آسیب دیده نیز این تلاش را دارد اما آیا موفق بوده است؟ آیا توانسته است بیننده را در طول فیلم گمراه کند و به شک کردن در مورد شخصیتهای فیلم بیندازد؟
با این حال، فیلم آسیب دیده با وجود اینکه بیش از حد ناشیانه عمل کرده است، خیلی زود دست خود را فاش می کند. این فیلم در طول زمان بارها قصد دارد مخاطب را گمراه کند، اما از طریق دیالوگ های شخصیت ها، قاتل اصلی آشکار می شود و همچنین قاتل دوم از ابتدا به عنوان یک تقلید کننده مشخص می شود. با وجود اینکه تعداد شخصیت هایی که ممکن است جان خود را از دست دهند، به سرعت کاهش می یابد و ما فقط چند گزینه را در اختیار داریم، اما این دایره کوچک به تنهایی به یک یا دو گزینه منطقی کاهش می یابد.
اشتباهات به سرعت هویت قاتل اصلی را آشکار میکند
جالب است که در فیلم آسیب دیده، به جای اینکه تلاش کند تا بیننده را شگفتزده یا غافلگیر کند، به جای آن خودش در حال غافلگیر کردن است. به طوری که از نیمهی فیلم به بعد، دیگر نیازی به پیشبینی نیست. پایان فیلم باید جایی باشد که من باید غافلگیر شوم، اما قاتل هویت خود را زودتر از آن فاش کرده است. اینجا جالب است که حتی شخصیتها هم میتوانستند با یک حساب سرانگشتی قاتل اصلی را پیدا کنند، و دلیلی برای اینکه این موضوع سالها پنهان مانده بود، هم خودش سوال برانگیز است.
آشنایی زودرس با قاتل اصلی، یک خطا نادرست و بخشناپذیر است که واقعا به فیلم آسیب زیادی وارد کرده است. این موضوع باعث کاهش شدید هیجان برای تماشاگر میشود و اتفاقات اصلی فیلم آسیب دیده واقعیتا بیمعنی میشوند. اگرچه فیلم تلاش میکند تا این اشتباه را تصحیح کند و ما را به سوی شخصیت دیگری هدایت کند، اما این تلاش بهنوعی دیر آغاز شده است و احتمالا نتیجهای قابل توجه نخواهد داشت.
مسئله اصلی در اینجا این است که شخصیت قاتل تقلیدکننده بدون مشکل پیدا شده و توسط سازندگان میتوانست به بهترین شکل استفاده شود. یک نکته عجیب این است که آنها حتی نیازی به جستوجوی خانه این شخصیت ندارند تا به پایان فیلم برسند و واقعا او میتوانست به راحتی و سریعتر یافته شود. این وضعیت باعث ایجاد سوالات بسیاری در ذهن بیننده میشود که چرا با وجود ردپایهای فراوان، اشتباهات عجیب پلیس به وجود آمده است.
در واقع، شخصیتهای پلیس در فیلم آسیب دیده واقعاً باهوش نیستند و حتی شخصیت قاتل دوم، با اینکه به نظر میرسد باهوش است، اما در نهایت اطلاعات زیادی را بهجای میگذارد که شخصیتهای دیگر نمیخواهند آن را پیگیری کنند به دلیل فیلمنامه. مسئله این است که قاتل دوم به اندازه کافی باهوش نیست و این امر به کلیت فیلم آسیب زده است و تنها به دلیل تصمیمات کارگردان و نویسنده است که تقریباً تا انتهای فیلم فاش نمیشود.
اما این موضوع حتی بر روی قاتل اصلی نیز تاثیر گذاشته است و سازندگان فیلم Damaged بهراحتی هویت قاتل اصلی را فاش میکنند به جای اینکه بیننده را گمراه کنند. این نشان میدهد که سازندگان قادر به برخاستن از سنگ بزرگی که از ابتدا انداخته بودند نبودهاند، و ایدههای مناسبی که داشتند را به درستی پیادهسازی نکردهاند. این مسئله به وضوح در طول فیلم مشاهده میشود و نشان میدهد که آنها قادر به بهرهبرداری از ایدههای خود نبودهاند.
با وجود آهستگی و کندی در روند فیلم، اما هنوز مواردی وجود دارد که باعث میشود فیلم به انتظارات ما پاسخ ندهد. فیلم آسیب دیده به دنبال شگفتیهایی است که بیننده را شگفتزده کند، اما موفقیتی در این زمینه نداشته و دلیل آن این است که سازندگان تنها به دنبال استفاده از تویستهای داستانی هستند و به طراحی مناسب یا برنامهریزی صحیح برای اجرای این موضوع توجه نداشتهاند.
ساموئل ال جکسون و وینسنت کسل نتوانستند از شکست فیلم Damaged جلوگیری کنند
پس از پایان بسیار ناامیدکننده فیلم آسیب دیده سعی دارد تا پایانی جالب و غافلگیر کننده را به جمعآوری کند. اما در قسمتی از فیلم، قاتل اصلی قبلا مشخص شده و دلایل واقعی این اتفاق بسیار ضعیف و سطحی به نظر میرسد. در واقع، دلیلی که میتوانست انتظار شوک و جنون را ایجاد کند، به طور کامل واضح نیست و حتی جنونی که قرار بود اتفاق بیفتد، واقعا وجود ندارد. پایان فیلم نیز به گونهای است که به نظر میرسد یک برنامهی دنباله برای آن وجود دارد.
فیلم آسیب دیده در واقع به سوالات زیادی پاسخ نمیدهد و تنها با یک خلاصه کلی به پایان میرسد. آیا واقعا نمیتوانست داستان در اینجا به پایان برسد؟ با این حال، داستان به طور کلی به پایان رسیده و فیلم واقعا چیز بیشتری برای گفتن ندارد، اما به نظر میرسد که سازندگان تصمیم گرفتند راه برای ادامه دادن داستان باز بگذارند که این تصمیم عجیب و سؤال برانگیزی است. در نهایت، فیلم آسیب دیده در واقع یک فاجعه تمام عیار است و نمیتواند با حفظ ظاهر آن را پنهان کند.
آیا انتخاب بازیگران مشهور میتواند تغییری در سرنوشت فیلم ایجاد کند؟ بدون شک، پاسخ منفی است. فیلم حاوی بازیگرانی مانند ساموئل ال جکسون و وینسنت کسل است و نشان میدهد که حضور نامآشنا و بزرگ، تغییری در سرنوشت یک فیلم ایجاد نمیکند. احتمالا فیلم دارای ایدهای جالب و پتانسیلی خوب است، اما در عمل، فیلم ضعیفی بوده و حضور جکسون و کسل در آن ممکن است یک سوال باشد.
در واقع، در فیلم فضایی، جکسون فرصتی برای درخشش ندارد و در اکثر مواقع، او باید شخصیت کارآگاه اسکاتلندی را دنبال کند که این ممکن است به دلیل حضور او در تیم نویسندگان فیلم باشد. در بخشهای دیگر، او تقریباً بیربط به داستان است و تنها در برخی صحنهها حضور دارد. در این بین، جان هانا یکی از کمترین بازیگرانی است که توانسته است زمان مناسبی را برای بازی قابل قبول داشته باشد و از این فرصت بهره برده است.
فیلم Damaged با حضور بازیگرانی همچون ساموئل ال جکسون و وینسنت کسل، نمیتواند به یک اثر جذاب و مرموز تبدیل شود. به جای اینکه یک فیلم جنایی مهیج باشد، این فیلم از نظر بحرانی بسیار ضعیف است. در طول فیلم به راحتی متوجه میشویم که کدام شخصیت قاتل است و کدام یک مقلد. این فیلم نهتنها ناتوان در گمراه کردن بیننده و پنهان کردن رازهای خود است، بلکه یک پایانبندی ضعیف را ارائه میدهد که باعث میشود تمام ماجراها به هم بریزد و بیننده احساس پشیمانی کند.